روزی که غرورمو شکستی هیچ وقت یادم نمیره. گفتم چرا؟چرامیخوای ترکم کنی؟

زل زدی تو چشمایه پرطلاتمم و گفتی سیر شدم ازت برو دیگه نمی خوام حتی 

اسمتو به یاد داشته باشم.بغضم ترکید و قلبم شکست صدایه شکستنش تو

اطراف پیچید فقط نگاه هایه تحقیرامیزه رهگذران میتونست بهم بفهمونه که دیگه

جایه امیدی نیست.دلم نیومد بی خداحافظی برم نمیدونم الان باکی هستی

ولی میدونم هرجاهستی خوشحالی و همین برام کافیه.اینجایی که نشستم 

 و دارم اخرین ناممو واست مینویسم تنهام وبیشتراز هروقته دیگه جایه خالیتو 

 احساس میکنم به خاطر همین دیگه نمیتونم تحمل کنم و فکر میکنم دیگه 

 وقته رفتنه ولی اینو بدون عشقه من به خاطر این میرم که زندگی بدونه تو 

برام بی معنیه.تنهاارزوم دمه رفتن اینه یه باردیگه نگاهه گرمتو ببینم ولی خب

انگار ارزو واسه من حرومه.جمله اخرم اینه:

عشق بی تو مرگه واسه تنه خسته ی من.           دوستت دارم ........................